چوب حراج بر آینده کودکان اینستاگرامی
ویدئوهای تبلیغات اینستاگرامی که کودکان بازیگران اصلی آن هستند، عموماً با دنیای آنها هیچ تناسبی ندارد و طبق گفتۀ کارشناسان این رفتار میتواند صدمات جبرانناپذیری به آیندۀ این کودکان بزند.
ویدئوهای تبلیغاتی اینستاگرامی که کودکان در آنها نقش اصلی دارند، پشت ظاهر رنگارنگ و جذابشان، واقعیتی تلخ و نگرانکننده پنهان کردهاند. این ویدئوها اغلب نه براساس علاقه یا نیاز واقعی کودک، بلکه براساس سودجویی والدین یا برندها ساخته میشوند، و کودک را به جای یک انسان در حال رشد، به یک ابزار بازاری تبدیل میکنند. در بسیاری از موارد، محتوای تولیدشده هیچ سنخیتی با دنیای کودک ندارد؛ کودک وارد نقشهایی میشود که از نظر عاطفی و شناختی برایش زود است، و همین میتواند ریشهی اختلالات روانی در آینده شود.
قرار گرفتن مداوم در معرض دوربین، تشویق برای جلب توجه و تعریف شدن شخصیت بر اساس لایک و بازدید، کودک را بهتدریج از ارزشگذاری درونی دور میکند. آنها یاد میگیرند که "دیدهشدن" مهمتر از "بودن" است. این موضوع میتواند باعث اضطراب، مقایسهی بیمارگونه، نیاز به تأیید دائمی و حتی افسردگی در سالهای بعد شود. در واقع، چیزی که بهظاهر یک بازی ساده یا لبخند شیرین کودکانه در مقابل دوربین است، ممکن است بهایی سنگین برای سالهای آیندهی روان او داشته باشد.
از همه مهمتر، کودک در این روند هیچ انتخابی ندارد. حریم خصوصی او از بین میرود و زندگی شخصیاش به مصرف عموم گذاشته میشود، آن هم در سنی که هنوز نمیفهمد اینترنت چیست و مخاطب یعنی چه. اگر امروز سکوت کنیم، آیندهای را میسازیم که در آن کودکانمان نه از بیرون، بلکه از درون قربانی شدهاند؛ قربانی موفقیت ظاهری، بیفکری والدین و فقدان قانونگذاری.
این روند باید متوقف شود؛ چون هیچ سودی، حتی میلیاردی، ارزش تباهشدن دنیای لطیف یک کودک را ندارد.